تفسیر تطبیقی روایی بهعنوان یکی از رویکردهای پیشرفته در مطالعات قرآنی، نقشی محوری در فهم عمیق و جامع آیات بنیادین قرآن ایفا میکند. این آیات، به دلیل گستردگی معانی و پیچیدگی دلالتهایشان، بدون اتکا به منابع روایی معتبر، بهویژه روایات اهلبیت(ع)، تبیینی ناقص و ناکافی دارند. با این حال، فقدان تعریف مفهومی دقیق و چارچوب روششناسی استاندارد برای این نوع تفسیر، موجب پراکندگی در کاربرد و تفسیر متون قرآنی شده است و اهمیت پرداختن علمی به این موضوع را دوچندان میکند.این پژوهش با هدف تعریف و تبیین مفهوم تفسیر تطبیقی روایی، شناسایی ظرفیتها و قابلیتهای آن در تعمیق فهم آیات بنیادین و بررسی چالشها و موانع عملیاتیسازی این رویکرد صورت گرفته است. روش تحقیق حاضر، کیفی و توصیفی-تحلیلی است. دادهها از طریق بررسی منابع کتابخانهای، شامل متون تفسیری، روایی و مطالعات پیشین مرتبط، و با بهرهگیری از روش تحلیل محتوا بهصورت دقیق گردآوری و تحلیل شدهاند. یافتهها نشان میدهد که تفسیر تطبیقی روایی با ادغام دقیق روشهای تطبیقی و روایی، امکان فهم چندبعدی و تعمیقبخش آیات بنیادین را فراهم میآورد و ظرفیت ارتقاء کیفیت پژوهشهای قرآنی و گسترش گفتمان تفسیری میانمذهبی را داراست. علاوه بر این، رعایت اصول علمی ارزیابی صحت و اعتبار روایات و پیروی از چارچوبهای روششناختی مشخص، از الزامات تحقق این ظرفیتها است. این رویکرد میتواند بهعنوان بستری علمی و منسجم، تعامل علمی میان مکاتب تفسیری را تسهیل و زمینهساز توسعه معارف قرآنی باشد.